جمعي از دوستداران حجت‌الاسلام والمسلمين ‎سيد محمد خاتمي در سالروز تولد او، در دفتر کارش گرد هم آمدند و تولد رئيس‌جمهوري‎ ‎سابق ايران را تبريک گفتند. سيد محمد خاتمي هم با تشکر از حاضران،‎ ‎سخنان کوتاهي در باب مرگ‌انديشي بيان داشت که مشروح آن چنين است: به نام خدا از شما عزيزان و بزرگواران سپاسگزارم که‎ ‎لطف کرديد و براي ابراز محبتتان به اينجا تشريف آورديد. من خود را قابل و شايسته‎ ‎اين همه عنايت نمي‌بينم، گرچه هميشه اين عنايت شامل حال من بوده است. شايد در فضاي سياست زده کنوني از ما‎ ‎متوقع باشند که همواره بحث سياسي بکنيم، در حالي که بحثهاي اساسي تري وجود دارد که‎ ‎اگر به آن پرداخته شود، حتي سياست هم مي‌تواند اصلاح شود و جايگاه خود را بيابد؛ پس‎ ‎اجازه بدهيد من امروز بحث غير سياسي بکنم‎.‎ امروز مي‌خواهم به طور اجمالي به‎ ‎جايگاه مرگ انديشي در حکمت معنوي و بينش ديني و حتي در بينش پرسابقه تمدن و فرهنگ‎ ‎ايراني اشاره‌اي بکنم‎.‎سال گذشته هم در جمع دوستاني که براي تبريک سالروز تولد‎ ‎من گرد آمده بودند عرض کردم وقتي سالروز تولد کسي را به او متذکر مي‌شوند، اگر دقت‎ ‎کند معنايش اين است که يک سال به مرگ نزديک‌تر شده است. اگر اين سالروز تولد‌ها اين‎ ‎انديشه را در ما زنده کند و ما را به مسأله مرگ متذکر کند، خيلي هم ارزشمند‏‎ ‎است‎. ‎انديشيدن به مرگ تأثير بسيار سازنده‌اي در زندگي انسان‌ها دارد و بسيارهم‎ ‎توصيه شده که به مرگ بينديشيد و بدانيد پايان زندگي اين جهاني همه ما مرگ است،‎ ‎گرچه مرگ پايان زندگي نيست. مرگ پايان زندگي اين جهاني و تداوم زندگي است در شکلي‎ ‎ديگر‎.‎مهم‌ترين و نخستين تأثير انديشيدن به مرگ اين است که انسان احساس تعلق و‎ ‎نياز مي‌کند و عزيزترين داراييش يعني جان خود را در دست ديگري مي‌بيند که روزي آن‎ ‎را به او مي‌دهد و روزي ديگر آن را از وي مي‌گيرد و لذا در مرگ‌انديشي است که انسان‎ ‎احساس نياز و فقر مي‌کند‎.‎ آن فقري که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم‎ ‎فرمود الفقر فخري. احساس تعلق به اين معني که وجودش صرفاً وابستگي است و هيچ ثبات و‎ ‎ذاتيتي ندارد و از جاي ديگر آمده است و به جاي ديگر مي‌رود. اين احساس تعلق و فقر‎ ‎ذاتي است که بزرگترين مايه شکل گرفتن اخلاق انساني و فضيلت در وجود انسان‎ ‎است‎. ‎شما اگر به قرآن رجوع کنيد بزرگترين مشکلي که جوامع بشر داشته‌اند ستم و‎ ‎ظلم بوده است. انسان‌هايي که حق و آزادي و زندگي ديگران را در استخدام خودشان در مي‎‎آورده اند. اين سير تاريخي بوده و همواره هم يک نوع تقابل ميان انسان‌هايي که مي‎ ‎خواستند زندگي کنند و حرمت داشته باشند و آزاد باشند با کساني که همه اينها را به‎ ‎نفع خود و منافع و توهمات خود مصادره مي‌کردند، وجود داشته است‎.‎ افرادي نظير‎ ‎فرعون به عنوان طغيانگر معرفي مي‌شوند و به يک معنا همه نظام‌هاي استبدادي جهان‎ ‎از نظر قرآن مردود و به عنوان مصاديق بغي و طغيان شناخته مي‌شوند‎.‎ قرآن مي‌گويد‎ ‎اين بغي و طغيان ناشي از اين است که انسان دچار توهم مي‌شود. آن توهم استغنا است.‎ ‎وقتي انسان خود را بي نياز و صاحب آن چيزهايي ديد که صاحب آنها نيست، طغيان مي‌کند.‎ ‎در حالي که اگر به واقعيت وجود خودش که عين وابستگي و فقر است توجه داشته باشد هيچ‎ ‎گاه اين طغيان رخ نمي‌دهد‎.‎ براي اين که اين طغيان نباشد، انسانها بايد بدانند‎ ‎وجودي وابسته دارند. وجودشان مستقل و متعلق به آنها نيست و از جاي ديگر آمده است و‎ ‎به جاي ديگر تعلق دارد. نه به اختيار انسان جان در کالبد او دميده شده و نه به‎ ‎اختيار خودش اين جان از او گرفته مي‌شود‎.‎مرگ انديشي يعني باور اينکه آدمي در‎ ‎زمان و مکاني نه به اختيار خود به وجود مي‌آيد و در زمان و مکاني از دنيا مي‌رود و‎ ‎آنچه دارد از او گرفته مي‌شود. انسان اگر اين تفکر را داشته باشد، ديگر دچار طغيان‎ ‎نخواهد شد و تواضع پيدا مي‌کند‎.‎ ديگران را چون خودش مي‌پندارد و فلسفه وجودي اش‎ ‎را خشوع در برابر قدرت مطلقي مي‌داند که همه چيز از اوست و در اين حال با ساير‎ ‎بندگان خدا احساس همدلي و همراهي مي‌کند و اين گونه ديگر طغيان تحقق پيدا نمي‌کند‎. ‎مهمترين و فوري‌ترين اثرمرگ انديشي اين است که انسان احساس نياز و وابستگي به‎ ‎جايي مي‌کند. احساس اين که صاحب هيچ چيز نيست و آنچه را که دارد از جاي ديگر آمده و‎ ‎يک روز آن را از او خواهد گرفت (گرچه به‌صورت ديگري زندگي او تداوم خواهد‎ ‎يافت‎). اگر سالروز تولدها؛ اين احساس را که احساس بسيار مهمي است و آثار عرفاني،‎ ‎حکمي و فلسفي فراواني دارد تقويت کند، جشن تولدها خيلي خيلي ارزشمند است، و الّا‎ ‎براي من که عمر بسيار فقيرانه‌اي داشته ام و نقش بسيار کمي در زندگي ديگران بازي‎ ‎کرده‌ام، ارزش آن را ندارد که بزرگ داشته بشود و مورد عنايت قرار بگيرد‎.‎ من سعي‎ ‎مي‌کنم از اين موقعيت استفاده کنم و به هر حال خودم را متوجه سازم به نداشته‌ها و‎ ‎آن فقر ذاتي که دارم و انشاءالله همه ما با اين تذکر و تنبه، انسان‌هايي باشيم که‎ ‎خير ديگران را بخواهيم و زندگي را براي همه بخواهيم، نه فقط براي خودمان‎.‎ انشاء‎الله همگي سربلند و سالم و پيروز باشيد.‎